تقلید از نیاکان و رشد (قرآن)در این مقاله به بررسی آیاتی که مربوط به جهالت و تعصب شیطانی عدهای که مانع رشد سایرین هم میشدند میپردازیم. ۱ - پیروی کورکورانه از نیاکانپيروى كوركورانه از نیاکان، مايه محروميّت از رشد فكرى و درك معارف الهی: واذا قیل لهم اتبعوا ما انزل الله قالوا بل نتبع ما الفینا علیه ءاباءنا اولو کان ءاباؤهم لایعقلون شیــا ولا یهتدون.«و هنگامی که به آنها گفته شود از آنچه خدا نازل کرده است پیروی کنید، میگویند: بلکه ما از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم پیروی مینمائیم، آیا نه این است که پدران آنها چیزی نمیفهمیدند و هدایت نیافتند؟!». (از آنجا که هر پیامبر و کتاب جدید، دربردارنده حقایق و معارف جدیدی است، مخالفت کردن با آن، سبب محرومیت از رشد فکری است.) ۱.۱ - پایبندی به جهالتواذا قیل لهم تعالوا الی ما انزل الله والی الرسول قالوا حسبنا ما وجدنا علیه ءاباءنا او لو کان ءاباؤهم لا یعلمون شیــا ولا یهتدون. «و هنگامی که به آنها گفته شود، به سوی آنچه خدا نازل کرده و به سوی پیامبر بیائید میگویند آنچه را از پدران خود یافتهایم ما را بس است!، آیا نه چنین است که پدران آنها چیزی نمیدانستند و هدایت نیافته بودند؟!». فلما جاءهم الحق من عندنا قالوا ان هـذا لسحر مبین• قالوا اجئتنا لتلفتنا عما وجدنا علیه ءاباءنا وتکون لکما الکبریاء فی الارض وما نحن لکما بمؤمنین. «و هنگامی که حق از نزد ما به سراغ آنها آمد گفتند این سحر آشکاری است! گفتند آیا آمدهای که ما را از آنچه پدرانمان را بر آن یافتیم منصرف سازی، و بزرگی (و ریاست) در روی زمین از آن شما باشد؟ ما به شما ایمان نمیآوریم!». ۲ - شک در خداوندالم یاتکم نبؤا الذین من قبلکم قوم نوح وعاد وثمود والذین من بعدهم لا یعلمهم الا الله جاءتهم رسلهم بالبینـت فردوا ایدیهم فی افوههم وقالوا انا کفرنا بما ارسلتم به وانا لفی شک مما تدعوننا الیه مریب• قالت رسلهم افی الله شک فاطر السمـوت والارض یدعوکم لیغفر لکم من ذنوبکم ویؤخرکم الی اجل مسمی قالوا ان انتم الا بشر مثلنا تریدون ان تصدونا عما کان یعبد ءاباؤنا فاتونا بسلطـن مبین. «آیا خبر آنها که پیش از شما بودند به شما نرسیده: قوم نوح و عاد و ثمود و آنها که پس از ایشان بودند، همانها که جز خداوند از آنان آگاه نیست، پیامبرانشان با دلائل روشن به سوی آنها آمدند، ولی آنها (از روی تعجب و استهزا) دست بر دهان گرفتند و گفتند که ما به آنچه شما مامور آن هستید کافریم، و نسبت به آنچه ما را به سوی آن میخوانید تردید داریم! رسولان آنها گفتند آیا در خدا، شک است؟! خدائی که آسمانها و زمین را آفریده؟! او که شما را دعوت میکند تا گناهانتان را ببخشد، و تا موعد مقرری شما را باقی گذارد، آنها گفتند (ما اینها را نمیفهمیم همین اندازه میدانیم) شما انسانهائی همانند ما هستید و میخواهید ما را از آنچه پدرانمان میپرستیدند باز دارید، شما دلیل روشنی برای ما بیاورید!». ۳ - بقشه نابودی بتهاولقد ءاتینا ابرهیم رشده من قبل وکنا به عــلمین• اذ قال لابیه وقومه ما هـذه التماثیل التی انتم لها عـکفون• قالوا وجدنا ءاباءنا لها عـبدین• فرجعوا الی انفسهم فقالوا انکم انتم الظــلمون• ثم نکسوا علی رءوسهم لقد علمت ما هـؤلاء ینطقون• قال افتعبدون من دون الله ما لا ینفعکم شیــا ولا یضرکم• اف لکم ولما تعبدون من دون الله افلا تعقلون. «ما وسیله رشد ابراهیم را از قبل به او دادیم، و از (شایستگی) او آگاه بودیم. آن هنگام که به پدرش (آزر) و قوم او گفت این مجسمههای بیروحی را که شما همواره پرستش میکنید چیست؟ گفتند: ما پدران خود را دیدیم که آنها را عبادت میکنند! آنها به وجدان خود بازگشتند و (به خود) گفتند: حقا که شما ستمگرید. سپس بر سرهاشان واژگونه شدند (و حکم وجدان را به کلی فراموش کردند و گفتند:) تو میدانی که اینها سخن نمیگویند! (ابراهیم) گفت: آیا جز خدا چیزی را میپرستید که نه کمترین سودی برای شما دارد، و نه زیانی میرساند (که به سودشان چشم دوخته باشید یا از زیانشان بترسید). گفتند: ما پدران خود را دیدیم که آنها را عبادت میکنند! اف بر شما و بر آنچه غیر از خدا پرستش میکنید، آیا اندیشه نمیکنید (و عقل ندارید)؟!». پرستش یک معبود یا به خاطر شایستگی او برای عبودیت است، که این درباره بتهای بیجان مفهوم ندارد، و یا به خاطر انتظار سودی است که از ناحیه آنها عائد شود، و یا ترس از زیانشان، ولی اقدام من به شکستن بتها نشان داد که اینها کمترین بخاری ندارند، با این حال آیا این کار شما احمقانه نیست؟! باز این معلم توحید، سخن را از این هم فراتر برد و با تازیانههای سرزنش بر روح بیدردشان کوبید و گفت: اف بر شما، و بر این معبودهائی که غیر از (الله) انتخاب کردهاید)! (اف لکم و لما تعبدون من دون الله). ۴ - موسی در برابر فرعوناسلک یدک فی جیبک تخرج بیضاء من غیر سوء واضمم الیک جناحک من الرهب فذنک برهـنان من ربک الی فرعون وملاه انهم کانوا قومـا فـسقین• فلما جاءهم موسی بـایـتنا بینـت قالوا ما هـذا الا سحر مفتری وما سمعنا بهـذا فی ءابائنا الاولین. «دستت را در گریبانت فرو بر، هنگامی که خارج میشود سفید و درخشنده است و بدون عیب و نقص، و دستهایت را بر سینهات بگذار تا ترس و وحشت از تو دور شود، این دو برهان روشن از پروردگارت به سوی فرعون و اطرافیان اوست که آنها قوم فاسقی هستند. هنگامی که موسی با معجزات روشن ما به سراغ آنها آمد گفتند: این چیزی جز سحر نیست که به دروغ به خدا بسته شده، ما هرگز چنین چیزی در نیاکان خود نشنیدهایم!». ۵ - پناهگاه و تکیهگاهواذا قیل لهم اتبعوا ما انزل الله قالوا بل نتبع ما وجدنا علیه ءاباءنا او لو کان الشیطـن یدعوهم الی عذاب السعیر. «هنگامی که به آنها گفته شود از آنچه خدا نازل کرده پیروی کنید، میگویند: نه، ما از چیزی پیروی میکنیم که پدران خود را بر آن یافتیم! آیا حتی اگر شیطان آنها را دعوت به عذاب آتش فروزان کند (باز هم تبعیت میکنند)؟!». (منظور از «ما انزل الله» قرآن و احکام اسلام است. ). ۶ - انکار بیمنطقواذا تتلی علیهم ءایـتنا بینـت قالوا ما هـذا الا رجل یرید ان یصدکم عما کان یعبد ءاباؤکم وقالوا ما هـذا الا افک مفتری وقال الذین کفروا للحق لما جاءهم ان هـذا الا سحر مبین. «هنگامی که آیات روشنگر ما بر آنها خوانده شود میگویند او فقط مردی است که میخواهد شما را از آنچه پدرانتان پرستش میکردند باز دارد، و میگویند: این جز دروغ بزرگی که (به خدا) بسته شده چیز دیگری نیست، و کافران هنگامی که حق به سراغشان آمد گفتند: این فقط یک سحر آشکار است!». ۷ - گرفتاران دوزخانهم الفوا ءاباءهم ضالین• فهم علی ءاثـرهم یهرعون• ولقد ضل قبلهم اکثر الاولین. «چرا که آنها پدران خود را گمراه یافتند. با اینحال با سرعت به دنبال آنان میدوند. قبل از آنها اکثر پیشینیان (نیز) گمراه شدند». در این آیات مورد بحث قرآن دلیل اصلی گرفتاری دوزخیان را در چنگال این مجازاتهای دردناک در دو جمله کوتاه و پرمعنی بیان میکند، و میگوید: آنها پدران خود را گمراه یافتند (انهم الفوا آبائهم ضالین) اما با این حال با سرعت و بیاختیار به دنبال آنها میدوند (فهم علی آثارهم یهرعون). جالب اینکه در اینجا یهرعون به صورت صیغه مجهول از ماده اهراع که به معنی با سرعت دویدن است آمده، اشاره به اینکه چنان دل و دین بر تقلید نیاکان باختهاند که گوئی آنها را به سرعت و بیاختیار به دنبالشان میدوانند گوئی از خود ارادهای ندارند و این اشاره به نهایت تعصب و شیفتگی آنها به خرافات نیاکان است. ۸ - گمراهی توسط اشرافوانطـلق الملا منهم ان امشوا واصبروا علی ءالهتکم ان هـذا لشیء یراد• ما سمعنا بهـذا فی الملة الاخرة ان هـذا الا اختلـق• اءنزل علیه الذکر من بیننا بل هم فی شک من ذکری بل لما یذوقوا عذاب. «آیا از میان همه ما، قرآن تنها بر او (محمد) نازل شده؟، آنها در حقیقت در اصل وحی من تردید دارند بلکه آنها هنوز عذاب الهی را نچشیدهاند (که اینچنین گستاخانه سخن میگویند). سرکردگان آنها بیرون آمدند و گفتند بروید و خدایانتان را محکم بچسبید که میخواهند ما را به سوی بدبختی بکشانند! ما هرگز چنین چیزی از پدران خود نشنیدهایم، این فقط یک دروغ است!». ۹ - ظلمت جهالتبل قالوا انا وجدنا ءاباءنا علی امة وانا علی ءاثـرهم مهتدون• وکذلک ما ارسلنا من قبلک فی قریة من نذیر الا قال مترفوها انا وجدنا ءاباءنا علی امة وانا علی ءاثـرهم مقتدون• قـل او لو جئتکم باهدی مما وجدتم علیه ءاباءکم قالوا انا بما ارسلتم به کـفرون. «بلکه آنها میگویند ما نیاکان خود را بر مذهبی یافتیم و ما نیز به آثار آنها هدایت شدهایم. همین گونه در هیچ شهر و دیاری پیش از تو پیامبری انذارکننده نفرستادیم مگر اینکه ثروتمندان مست و مغرور گفتند ما پدران خود را بر مذهبی یافتیم و به آثار آنها اقتدا میکنیم. (پیامبرشان) گفت: آیا اگر من آئینی هدایت بخشتر از آنچه پدرانتان را بر آن یافتید آورده باشم (باز هم انکار میکنید؟!) گفتند (آری) ما به آنچه شما به آن مبعوث شدهاید کافریم!». ۱۰ - پانویس۱۱ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۸، ص۳۲۸، برگرفته از مقاله «تقلید از نیاکان و رشد». |